• خانه 
  • تماس  
  • ورود 

یاد ایامی که ........

09 مرداد 1390 توسط خواجه سلیمی

كعبه يك سنگ سياهي است كه ره گم نشود            حاجي  احرام دگر بند و ببين يار كجاست


خوشا آنان كه در قربان گاه عشق و ميعاد گاه معشوق به دست جلادادن مكار سعودي كه در كمين راهيان خانه دوست نشسته بودند از ظلمت خاك و اين تيره خاكدان گذشتندو در جوار رحمت حق آرميدند. روحشان شاد و روانشان گرامي شنيدن خاطرات يكي از افرادي كه در آن جمعه خونين در آن جمع حضور داشته است خالي از لطف نيست.
كاغذ رنگي رمز عمليات خونين مكه
ساعت 30/4 دقيقه بعد از ظهر به وقت مكه بود كه كم كم حضور گسترده زائران انقلابي ايران كوچه و خيابان مكه را نوراني تر مي كرد پلاكاردها كه بر آن نفرت اسلام از امريكا، شوروي و اسرائيل را نشان داده مي شد بر دست تعدادي از زائران مكه نمايان گرديد پوسترهاي امّام خميني (ره) زيبايي ديگري به خيابان هاي مرده و بي رمق داده بود هر چه به خيابان اصلي كه انتهاي آن به بعثه امام(ره) ختم مي شد نزديك تر مي شديم جمعيّت فزوني مي يافت تا جايي كه يك طرف بلوار بر ورود و خروج وسايط نقليه بسته شده بود، شعارهاي اوليه زائران الله اكبر، و لااله الا الله بودچون قرار بود شعار اصلي از بعثه پخش شود و در همين لحظه بود كه شرطه ها قيافه هاي خشمگيني به خود گرفتند و شرطه هايي قوي هيكل را ملاحظه مي كردم كه تا به حال نديده بودم به احتمال زياد سوداني، مصري، يمني، و اردني بودند. ساعت حدود 30/5 دقيقه بود كه از ميدان معابده تا پل حجون مملو از جمعيّت شده بود يا دم هست در كنار زائران ايراني، زائران غير ايراني از كويت، پاكستان، مالزي، لبنان فلسطين ديده مي شد ولي اكثراً با لباس هاي مبدل بودند و چون از مزدوران سعودي وحشت داشتند.
حجه الاسلام كروبي نماينده امّام خميني (ره) بعد از حمد و ستايش خداوند سخنان خود را با آيه اي از قرآن شروع كرد سخنان وي كاملاًعليه جباران تاريخ، آمريكا، و شوروي و … بود سخنان ايشان كوتاه ولي سرشار از معنويت بودند بعد از اتمام آن جمعيّت به مدت 15-20 دقيقه شعار مرگ بر امريكا سردادند در همين حين از يكي از هلي كوپترهايي كه از ابتداي راهپيمايي در آسمان مكه بالاي سر راهپيمايان پرواز مي كرد مقداري كاغذ رنگي به طرف زمين ريخته شد. اين كاغذها رمز بين مأموران گاردي بود كه اعلام مي كرد وقت حمله فرا رسيده تا كاغذها به طرف زمين ريخته شد حدود دو گردان زبده از داخل ماشين هايي كه قبلاً كنار خيابان پارك شده بود پياده شدند هر كدام ازآنها كلاه آهني به سر و يك باتوم  دردست راست داشتند و اولين حملات از سمت راست خيابان رو به سوي حرم خانه خدا داخل پياده رو شروع شد. يكي از جنايت كاران سعودي با باتوم چوبي به يكي از ذوار حمله كرد و از جلو سر او را مجروح كرد كه خون از سر و روي اين زائر جاري شد زوار ديگر بلافاصله به كمك او شتافتند ولي زائر ديگري از سمت چپ مجروح شد خلاصه يك مرتبه كليه مأموران مزدور و از خدا بي خبر سعودي به طرف مردم حمله ور شدند. اولين كساني كه زير دست و پاها ماندند، جانبازان بودند عمال سعودي اصلاً به اين زائران كه دست و پا نداشتند رحم نمي كردند چرخ هايي آن ها را شكسته و سپس به خود آن ها حمله مي كردند.
مأموران سعي داشتند مردم را به طرف پل «حَجون» هدايت كرده و آنها را به حالت فشرده تري جمع كنند دويست متر بالاتر از درگيري يك ساختمان چهار طبقه سفيد بدون پنجره بود جمعيّت زيادي در طبقه سوم و چهارم آن صحنه را تماشا مي كردند وقتي جمعيّت به شدت متراكم شد اين ستمكاران عرب از بالاي همان ساختمان به طرف مردم سنگ، شيشه، شن و … پرتاب مي كردند دو نفر آنها قالب يخي را كه حدود 25 كيلوگرم وزن داشت به طرف مردم انداختند شقاوت و بي رحمي آنها به حدي بود كه سخت ترين دل ها را به رحم مي آورد درگيري لحظه به لحظه شدت مي گرفت در همين اثني خبردادند كه بالا پل حجون يعني جلوي هتل فلسطيني ها مزدوران سعودي زنان را بي شرمانه به گاز خفه كنده و آب جوش بستنده اند من به اتفاق تعدادي جوانان به كمكشان شتافتيم تهاجم و حمله مزدوران به قدري شديد بود كه برادر برادر را نمي شناخت هر كس به اين فكر اين بود كه چگونه آتش خشم ظالمان را خاموش كند ولي آن ها برعكس هر چند لحظه يكبار چندين كپسول گاز خفه كننده به طرف مردم پرتاب مي كردند تا مردم چشمهاي خود را مي گرفتند، نامردان از فرصت استفاده كرده و به طرف آنها حمله جديدي را آغاز مي كردند از حمله سعودي ها يك ساعت گذشته بودو تعداد زيادي مجروع شده بودند و عده اي در اثر صدمات سخت شهيد و تعدادي به دليل وارد شدن گاز خفه كننده در ريه هايشان در حال شهيد شدن بودند. آمبولانس آمد و تعداد زيادي مجروح را در خود جاي داد ولي نظاميان از حمل و نقل مجروحان جلوگيري مي كردند و حتي در آمبولانس ها گاز خفه كننده انداختند شليك گلوله از زمين و آسمان بر روي زائران شدت گرفت ماشين آب پاش با پاشيدن آب داغ به شقاوت خود ادامه مي داد در خيابان هاي مكه سنگ پيدا نمي شد ولي مأموران به دستور آمريكاي جنايتكار آن قدر سنگ و ديگر اشياء امّاده كرده و به روي مردم مي ريختند كه خيابان را پر از خون كرده بودند. مأموران آن قدر شرور و ناجوانمرد بودند كه به زنان با شدت هر چه تمام تر حمله مي كردند سمت چپ و راست خيابان و بالاي پل تعداد زيادي مأموران امنيتي ايستاده بودند ما در حال كمك به خواهران بوديم كه ديدم يك پيرمرد 70 يا 80 ساله از جلو خواهران آمدو مي خواست به طرف پياده رو برود كه ناگهان دو تن از مزدوران سعودي اين پيرمرد سالخوده را زير كتك گرفته مثل اين كه با دشمني خطرناك روبرو شده باشند به شدت او را مي زدند هر چه اين مأموران بي رحم سعودي اين پيرمرد را مي زدند او از خدا كمك مي طلبيد و نام پروردگار را بر زبان جاري مي ساخت من كه ناظر اين صحنه بودم ديگر طاقت نياوردم و به كمك وي شتافتم در آنجا بود كه مشاهده كردم كه حدود صد جناره در كنار خيابان افتاده است. در همين حال يك تير از روبرو آمد و طرف چپ پيشاني ام را هدف قرار داد. دستم را به پيشاني و جاي تير گرفتم و خون فوران مي كرد. مزدوري آمد و يك باتوم برقي به پشت شانه ام زد. در اثر اين ضربه يك مرتبه از زمين بلند شدم و دوباره با شدت زيادي به زمين خوردم به محض اين كه به زمين افتادم آن ها ريختند و با آن همه خشم و كينه اي كه از شيعه آل علي (ع) داشتند ضربات سختي بر من وارد كردند تااينكه يكي از آنها به ديگري گفت «الموت» يعني مرده من هم مثل ديگران كه جان داده بودند افتادم كنار ديگر شهداء و مجروحين سه بار اشهد خود را گفتم و منتظر آخرين نفس هايم بودم در همين موقع بود كه از خدا خواستم كه خدايا من تا آخرين لحظه كه در صحنه هستم بي هوش نشوم و خدا هم اين لطف را كرد با اين كه خون و درد ضربات همه ي اعضاي بدنم را گرفته بود چشمم همه چيز را مي ديد ولي حس و قدرت حركت نداشتم تا يك ساعت شايد هم كمتر كه حمله تمام شد من بين آن شهداء و مجروحين بودم اينان طرح سركوب از نزديك مسير راهپيمايي را نقشه برداري كرده بودند و در همان مكاني كه دژخيمان از جلو و عقب تظاهركنندگان را محاصره كردند دو كوچه بود كه يك كوچه توسط يك ماشين بزرگ شهرداري بسته شده بود و دومي با تخته و چوب مسدود گرديده بود. يك كانال در كنار خيابان بود كه با برق آن را روشن كرده بودند و مردم را به طرف آن هدايت مي كردند ولي خوشبختانه مردم به سوي اين كانال نرفتند زيرا اگر وارد مي شدند مأموران سعودي با خاموش كردن برق مي توانستند همه را بكشند خدا شاهد و ناظر جنايات هولناك و وحشتناك وهابي ها بود تا ساعت 30/9 دقيقه بين شهداء و مجروحين بودم تا اينكه طبق گزارش ظالمان خواسته بودند مرا ببرند امّا با مقاومت زنان قهرمان از حمل من جلوگيري شده بود در اين ساعت به بيمارستان ايراني منتقل شدم و در آن جا دو روز بستري بودم اگر لشكر خون خوار آل سعود گذاشته بودند فيلم برداران ايران تا پايان هجوم از صحنه هاي هولناك به نحو احسن فيلم بگيرند صحنه درست عين جنگ تن به تن عاشوراي 61 ه.ق و اسارت آل رسول بود آن قدر چادر،‌ كفش، فلاسك آب و … در خيابان ريخته شده بود كه دل سنگ را به درد مي آورد چه برسد مردم!
وقتي از مكه به جده حركت كرديم ابتداي جاده به پليس راه رسيديم به حالت امّاده باش بودند فردي ايست دادو ليست بسياري از زائران ايراني را به داخل ماشين آوردو گفت اسامي را مي خوانم نام هر كس بود پايين بيايد اسامي را خواند هيچ كس پايين نيامد معلوم بود منافقين اسامي افراد را به پليس داده تا آن ها را دستگير كنند. آمديم جده در فرودگاه 15 ساعت معطل شديم پرواز ما ساعت 8 صبح بود كه دولت خائن براي ناراضي كردن مردم و عدم همكاري با هواپيمايي تا ساعت 12 شب ما را پشت سالن در انتظار گذاشتند از سالن ساعت 5/2 خارج شده و ديدم كه طرف راست و چپ ما را مأموران مسلح اجير شده زنجير وار گرفته اند ما را سوار ماشين كردند وتا پاي پله هواپيما بردند و دور تا دور هواپيما همه افراد مسلح بودند حتي يك خودرو و نفربر كه بالاي آن تيربار نصب شده بود روبروي درب هواپيما مستقر بود سوار هواپيما شديم تا از باند فرودگاه خارج نشديم مأمورين صحنه را ترك نكردند در تهران كه از هواپيما پياده شديم همگي خدا را شكر كرديم.  
اكبر سليماني مجروح حادثه، روزنامه كيهان يكشنبه 8 شهريور 1366.
توطئه اي كه از سوي آمريكا ترسيم و از طرف ابوجهل و ابولهب هاي سعودي عنوان و توسط امّام جماعت دست نشانده اسرائيل به تأييد رسيده بود با يورش ناجوانمردانه پليدان سعودي اين مارقين و ناكثين و … قرن بيستم از سودان و يمن و مصر و اردن زيردست عمروعاص هاي يهود اسرائيل آموزش ديده بودند به اجرا گذاشته شد و جمعه خونين را در تاريخ به نام خود و حكام مزدور سعودي، «فهد» ملعون ضبط شد. آنها حرمت حرم امن الهي را شكستند امّا حسين (ع) از مكه بيرون آمد تا حرمت حرم شكسته نشود امّا خود خادمين حرم حرمت حرم را شكستند خواندن خاطرات عزيزاني كه در آن جا بودند خيلي دلخراش و تكان دهنده است و در حقيقت وهابي ها با اين عمل خود را رسوا و به همگان شنا ساندند.

 نظر دهید »

شباهت های خوارج و وهابی ها

09 مرداد 1390 توسط خواجه سلیمی

شباهت اول
شعار خوارج اين بود كه (لاحُكْمُ إلّالله) يعني حكومتي جزء حكومت خدا نيست. چنانچه كه امّام علي (ع) فرمود: «آري اين جمله، كلام صحيح و درستي است و در قرآن هم آمده است امّا مقصود خوارج اين بود كه كسي نمي تواند امير و رئيس باشد. و در مسائل ديني نمي توان به حكميت پرداخت. در حالي كه در خود قرآن مردم به حكميّت و داوري دعوت شده اند آن جا كه خداوند مي فرمايد: «وَ إِنْ خِفْتُمْ شِقاقَ بَيْنهماِ فَابْعَثُوا حَكَماً مِنْ اَهْلِهِ وَ حَكَماً مِنْ اَهْلِها» نسا/35
«هر گاه بيم آن رفت كه ميان زن و شوهر اختلاف پديد آيد داوري از خانواده مرد و داوري از خانواده زن برگماريد»؛ و در آيه ديگر مي فرمايد: «يَحْكُمُ بِهِ ذواعَدْلٍ مِنْكُمْ»مائده/95  «دو نفر عادل از شما داد مي كند و حكم نمايد». همچنين وهابيان شعار مذهبي خود را اين چنين قرار داده اند كه، دعا، شفاعت، توسل و مددخواهي جز از خدا و براي خدا نيست اين سخنان درست است ولي وهابي ها منظور نادرستي از آن دارند آري دعا و شفاعت و توسل و استغاثه از خداست و در حقيقت خداست كه خوانده مي شود وبراي رفع ناملايمات و بدي ها و جلب فايده تنها به او توسل وتوجه مي شود و مددكار واقعي اوست و امر شفاعت به دست قدرت او مي‌باشد امّا وهابيان مي گويند كه نبايد كسي را كه خدا بزرگش كرده، مانند انبياء و اولياء با خواندن او ما او را بزرگ كنيم و به او توسل جوئيم مي گويند نبايد يامحمد يا فلان … گفت. فقط بايد الله را صدا كرد1
شباهت دوم
خوارج به ظاهر خيلي مقدس بودند و نسبت به نماز و تلاوت قرآن اهتمام زياد مي ورزيدند حتي از كثرت سجده پيشاني شان پينه بسته بود و طالب حقيقت بودند آري آنها مردماني به ظاهر متدين و متقي و خويشتن دار بودند گويند يك از خوارج روزي در سر راه خود خرمايي از درخت چيد و در دهان خود گذاشت ديگري رسيد و خرما را از دهان او بيرون آورد كه چيز حرامي خوادي!! وهابيان نيز چنين اند به ظاهر تعصب در دين دارند و در مسائل ديني سخت گير، نماز را به موقع به جا مي آورند. در عبادت خدا مي كوشند در طلب حق اندولي راه خطا مي روند آنان آنقدر تقوا پيشه مي كنند تا آنجا كه از تلگراف استفاده نمي كنند كه حكم شرعي اش معلوم نيست.
شباهت سوم
خوارج همه مردم را جز خود كافر مي دانستند و گفتند: كسي كه مرتكب گناه كبيره مي شود مخلد در آتش خواهد بود، خوارج خون و مال مسلمانان، جز خود را حلال مي دانستند و فرزندان آنها را اسير مي كردند آن ها به خريد وفروش زنان مسلمان را در ميان خود مي پرداختند. وهابيان هم وضعيتي مشابه با آنها دارند. آنان مسلماناني را كه عقايدي مخالف عقايد آنان نشان دارند مشرك مي دانند و خون و مال آنان را حلال مي دانند. فرزندان مسلمانان را اسير مي كنند و كشورهاي اسلامي را سرزمين كفر معرفي مي نمايند و هجرت از آنها را لازم و ضروري مي دانند.
شباهت چهارم
خوارج از مرگ با كي نداشتند و آن را با آغوش باز استقبال مي كردند زيرا به گمان شان پس از مرگ به بهشت خواهندرفت وهابيان نيز چنين عقيده اي دارند.
شباهت پنجم
خوارج در شبهات و عقايد انحرافي خود به ظاهر برخي از آيات كه به كفر مرتكب كبيره دلالت دارد استناد جسته اند، وهابيان هم از ظواهر آيات قرآن برداشت هايي مي كنند كه هيچ انسان خردمند و عاقلي نمي تواند آن مسائل را بپذيرد مثل اعتقاد به روئت خدا، دست و پا و اعضا و جوارح براي خداوند  . 2
شباهت ششم
خوارج مردماني قشري و كوته نظر بودند در عين حال كه از خوردن خرمايي كه سر راه بود خودداري مي كردند ولي كشتن صحابي پيامبر كه روزدار هم بوده و قرآن به گردن داشته ابائي ندارند گناه او دوستي با علي بن ابي طالب(ع) بود وهابيان نيز اين گونه بودند قشري و كوته بين از يك طرف درود فرستادن وذكر گفتن را حرام و بدعت از طرف ديگر حليت مي دانند در تلگراف ترديد نشان مي دهند به اين عنوان كه دليل شرعي در مورد آن نيامده استعمال دخانيات را حرام مي دانند ولي از سوي ديگر مسلمانان را كافر قلمداد مي كنند. 3
شباهت هفتم
در مورد خوارج رسول خدا(ص) فرمود: هم چنان كه تير از كمان رها مي شود آنان از دين خارج مي شوند در مورد وهابي ها احاديثي از رسول خدا نقل شده كه امّام احمد بن حنبل در مسند خويش به آن اشاره كرده حديث اين است كه ابن عمر نقل مي كند كه: رسول خدا فرمود: خدايا كشور شام را براي ما مبارك فرما!‌خدايا كشور يمن را نيز براي ماه مبارك گردان حاضران گفتند . سرزمين نجد را مبارك فرما رسول خدا باز در حق دو سرزمين اول يعني شام و يمن دعا كرد. حاضران باز سرزمين نجد را اضافه كردند و پيامبر فرمود: نه اين سرزمين با ميمنت و بركت نيست. اين جا آشوب ها رخ مي دهد و حوادث تكان دهنده اي پديد مي آيد و شاخ شيطان از اين منطقه بيرون مي آيد، بخاري و ترمذي نيز اين حديث را در كتاب هاي خود آورده اند و حديث نبوي كه فرمود شاخ شيطان و فتنه و آشوب در نجد پديدار مي شود اشاره به خروج مسلميه كذاب، قرمطي ها ووها بيان دارد سليمان بن عبدالوهاب از دانشمنداني بود  كه اين حديث را بر وهابيان تطبيق كرد 4
شباهت هشتم
هم چنان كه خوارج مسلمانان را مي كشتند ولي بت پرستان و مشركان از شر آن ها در امّان بودند وهابيان نيز اين چنين بوده اند در هيچ تاريخي نقل نشده كه وهابيان با كفار بجنگند يا يك مشركي را بكشند فقط مسلمانان را از دم تيغ گذرانده اند بي آن كه گناهي از آن ها سربزند كافي است به تاريخچه آن ها بنگريم و كشتار آن ها در كربلا، مكه، نجف طايف و … را از نظر بگذارنيم در حالي كه در همان زمان كفر و الحاد و روي زمين گسترده و دامن گير شده بود وهابيان به فكر پيكار با آن ها بر نيامدند بلكه با آنها(انگليسي و ديگران) ساختند و مسلمانان را قتل عام كردند.5

1- سید  محسن الامین -کشفالارتباب-ص42-50

2-محمد هادی امینی تاریخ مکه - مترجم محسن آخوندی ص242

3-همان ص243

4-سید محمد حسن قزوینی - تجزیه و تحلیل عقاید وهابیت ص160

5- سید محسن الامین -کشف الارتیاب ص 84-90

 نظر دهید »

مفایسه وهابیت امروز و دیروز

06 مرداد 1390 توسط خواجه سلیمی

آنچه امروزبه نام وهابيت وجود دارد از يك سو در پي تبليغ و ترويج خويش است و از سوي ديگر به مقابله جدي با انقلاب اسلامي برخواسته است و به كلي با وهابيتي كه محمد بن عبدالوهاب منادي آن بود و به تزوير استكبار و استعمار و زور شمشير عبدالعزيز سعود مالكيت پيدا كرد متفاوت بلكه از جهاني بيگانه است. وهابيت در شكل اوليه اش مجموعه تعاليم بسيار خشك و خشني بود كه حتي در عقب مانده ترين نواحي حجاز كنوني نيز قابل اجرا و پياده شدن نبود وهابيت با محتواي اوليه و اصلي و با وجود جنبه هاي متحجرانه و جامد الفكر به هيچ عنوان مجموعه اي نيست كه بتواند جواب گوي شرايط و اوضاع و احوال جامعه كنوني حجاز باشد.
وهابيت در راستاي انطباق با زندگي جديد و هماهنگي با ضرورت هاي اجتماعي، سياسي، اقتصادي جامعه حجاز هويت و شكل جديدي پيداكرده و در واقع امروز اين هويّت جديد است كه حاكميت دارد گروه سنتي كه ساخت سياسي ، اداري، اجتماعي را در عربستان قبضه كرده است .هر روز رو به زوال بوده و به تدريج قدرت به نسل جديد تحصيل كرده،‌كه روزانه در حال افزايش است. منتقل مي گردد خاندان سعودي كه قادر به مقابله با اين نسل تحصيل كرده فرنگ رفته نيست مجبور شده است به آن ها امتيازاتي بدهد مهمترين امتياز، اداره جامعه تا حد ممكن براساس خواسته ها و تمايلات آن ها، بدين ترتيب تعديل و انعطاف حاصله در وهابيت تا حدي نتيجه باجي است كه رهبران سنتي سعودي به تحصيل كرده هاي نسل جديد پراخته اند.  از سوي ديگر تأثير زندگي مدرن و نفوذ ارزش هاي غربي، زندگي،‌اخلاق و روحيات توده مردم حجاز را تحت تأثير فراوان قرار داده و آنها را هر چه بيشتر براي اصلاح وهابيت نخستين امّاده ساخته است. وهابيت امروز وهابيتي نوين است كه ضمن حفظ خمير مايه اصلي خود يعني حفظ روحيه عصبيت جاهلي، عناد و دشمني عميق با اسلام راستين و حفظ برخي اعتقادات اوليه يعني تحريم زيارت قبور اولياء خدا و مشرك خواندن زائرين پيامبر و ائمه (ع) و … به راحتي خود را با مبتذل ترين و فاسد ترين ارزش هاي غربي و حاكميت روحيّات اخلاقي مصرفي وفق داده و خود را با فرهنگ غرب هم آهنگ و هم سو نموده است. از خصوصيات وهابيت محمد بن عبدالوهاب ضديت با تمامي فرق اسلامي خصوصاً شيعه و مشرك و مرتد دانستن غير وهابي ها است تا قبل از عبدالعزيز بن سعود خط و مشي وهابي ها اين چنين بوده امّا با به حكومت رسيدن او واشاره اربابان استعماري وضعيّت تغيير كرد اوتوانست به وهابيون بفهماند كه بايد حقوق ساير فرق اسلامي را رعايت كرد. بدين ترتيب در طول اين مدت شاهد هستيم كه به تدريج از شدت تعصب وهابي ها نسبت به ساير مسلمانان خصوصاً اهل سنت كاسته مي شود.

امّا خمير مايه اصلي اين مسلك انحرافي ضديت با اسلام ناب محمدي بود وهابيت نوين در بعد مذهبي تنها رسالت خود را سركوب تشيّع مي داند ودر اين راه از هيچ عملي فروگذار نمي كند پس از پيروزي انقلاب ضديت وهابيت با تشيع به نحو قابل ملاحظه اي افزايش يافته و امروزه برخورد وهابيت با شيعه بيشتر انگيزه سياسي پيدا كرده تا كلامي و اعتقادي در ادامه يك چنين سياست مزدورانه اي است كه حكام جنايتكار سعودي به خود اجازه مي دهند فاجعه جمعه خونين 9 مرداد 1366 هـ.ش را به بار آورند.
بنيادهاي فكري القاعده، و وهابيت ،عباس نجفي  فيروزجاني،  راهبرد، ش 27، ص 253.

 نظر دهید »
مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31

زینبیون

اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

دريافت كد دعاي فرج


دریافت كد ساعت

حدیث روز

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • مخزن نور
  • با شهدا
  • همپای زمان
  • شیفته شیدایی ( ویزه امام زمان عج )
  • شما بدانید...(ویژه طلاب)
  • رد پا ( فرقه شناسی : چگونگی شکل گیری ، عقاید ، پاسخ به شبهات و سوالات)
  • اندرزنامه
  • جهاد اقتصادی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
log

آمار سایت

قالب وبلاگ

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس