هر چه داریم از شهدا داریم
كجايند آن گروه دلباخته حق، كه چون به ياري اسلام فرا خوانده شدند، آن را اجابت كردند؟
كجايند آنان كه چون آيات قرآن را خواندند، احكام آن را محكم و استوار ساختند؟
كجايند آنان، كه چون ايشان را به جهاد فرا خواندند، پس شيفته و شيداي نبرد در راه خدا گشتند؟
نهج البلاغه / كلام 120/ص 376
هيچ قدرتي بالاتر از تقدير خداوند (جل جلاله) نيست و هيچ عشقي بدون نامش جاوداني نمي شود! ميدان شهادت مرد مي خواهد، مردي كه به تمامي ، از پل ميان خود و خدا بگذرد! مرد مي خواهد، مردي كه زخم را درمان و نيش را نوش ببيند! مرد مي خواهد، مردي كه ستون خيمه اش را بر فراز عرش بكوبد! مرد مي خواهد، مردي كه با اندك جماعت عاشق، حماسه جاودان عشق را رقم بزند.
مولاي من! (يا ثارالله و ابن ثاره و الوتر الموتور) اي كسي كه شهادت از ازل در وجودت شكفته بود و افتخار به نام نامي ات مي كرد، اي فرزند شهادت، شهادت به خاطر تو آفريده شده است و تو به خاطر شهادت به دنيا آمده اي، شهادت نام بلند تو است، نامي كه تمام دل هاي عاشق را مجذوب خويش مي كند، شهادت ياد جاوداني تو است، يادي كه در تمام ذهن هاي پاك ، غرورآفرين جاري است و سربازان پس از سال ها به مردي از نسل تو، به فرزندت خميني اقتدا كردند و لباس سرخ شهادت پوشيدند و شربت وصال نوشيدند.
همزاد كويرم، تب باران دارم،در سينه دلي شكسته پنهان دارم،در دفتر خاطرات من بنويسيد، من هر چه كه دارم از شهيدان دارم. روحشان شاد